جستجوی در اين وبلاگ

۱۳۸۸ آبان ۵, سه‌شنبه

طیف سنج هاریس در جستجوی سیاره مشابه زمین

با کشفيات تازه شمار سياره هاي شناخته شده در خارج از منظومه شمسي به بيش از 400 عدد مي رسد. اين سياره ها با استفاده از شماري از تکنيک هاي مختلف نجومي و تلسکوپ ها شناسايي شده اند. تازه ترين گروه سياره ها با کمک طيف سنج «هارپس» در لاسيلا کشف شد. ابزار «هارپس» براي کشف سياره ها از تکنيکي موسوم به «تکان هاي ظريف» استفاده مي کند. اين يک شيوه غيرمستقيم براي استنباط وجود سياره است. هرچند سياره به علت دور بودن از ما مستقيماً قابل رويت نيست، اما نيروي گرانش اش باعث تاب خوردن ستاره مرکزي به صورتي کاملاً خفيف در فضا مي شود و کار «هارپس» شناسايي همين تکان هاي بسيار خفيف است. اکثر سياره هايي که تاکنون به اين شيوه پيدا شده اند از نوع مشتري و بزرگ تر هستند. با اين حال «هارپس» بر ستارگان کوچک و نسبتاً سرد (به اصطلاح دسته M) متمرکز شده است، به اين اميد که سياره هاي کوچک تر را بيابد؛ سياره هايي که به احتمال زياد شبيه سياره هاي خاکي منظومه شمسي هستند. پروفسور «اودري» در اين باره گفت دو عدد از سياره هايي که تازه پيدا شده اند احتمالاً پنج برابر زمين هستند و دو تا نيز شش برابر زمين. «هارپس» قبلاً شيئي را شناسايي کرده است که جرم آن فقط دو برابر زمين است. اما دانشمندان مطمئن هستند اين سياره حاوي هيچ نوع آثار حيات نيست زيرا دماي سطح آن به خاطر نزديکي بيش از حد به ستاره مرکزي بسيار بالاست. اعضاي تيم «هارپس» هفته گذشته با اعلام خبر کشف اين گروه جديد از سياره ها گفتند انتظار دارند طي شش ماه آينده وجود يک دسته ديگر از سياره ها را اعلام کنند. هدف نهايي يافتن کره يي خاکي در «ناحيه قابل سکونت» در اطراف يک ستاره است؛ مداري که دماي آن براي وجود آب به صورت مايع مناسب باشد. دانشمندان معتقدند با پيدايش فناوري هاي حساس تر، شناسايي چنين سياره يي طي چند سال آينده ممکن خواهد شد. سازمان فضايي امريکا نيز اخيراً تلسکوپي به نام «کپلر» را در مدار زمين قرار داد که وظيفه آن جست وجو براي يافتن سياره هايي با ابعاد مشابه زمين است.
نقل از روزنامه اعتماد

۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

تراژدي يک ستاره

امروز مقاله ای در روزنامه اعتماد چاپ شده بود که با مضمون درس آقای ناظری در کلاس نجوم عمومی هماهنگ بود . برای همین تصمیم گرفتم این مقاله را بطور کامل اینجا بیاورم . امیدوارم با دقت بخوانید و لذت ببرید.
تمام ستاره هاي موجود در کهکشان ها تا زماني که در حال سوزاندن سوخت خود هستند داراي تعادل دقيقي هستند. اين جمله به اين معني است که فشار درون ستاره که بر اثر فعل و انفعالات و سوزاندن سوخت خود از مرکز به سمت خارج است با فشار خارجي که به دليل نيروي گرانش کل ماده تشکيل دهنده ستاره، از بيرون به سمت مرکز ستاره وارد مي شود، برابر است. چنين تعادلي در تمامي ستارگان از زمان تولد تا پايان عمرشان وجود دارد و همين امر است که موجب متلاشي نشدن ستاره با آن سوخت و ساز عظيمي که همچون بمب هيدروژني است، مي شود. اما زماني که يک ستاره در اواخر عمرش در حال به اتمام رساندن سوخت دروني خود است، با فشرده شدن هسته و انبساط لايه هاي خارجي مجدداً تعادل خود را به دست مي آورد. طي اين فرآيند، ستاره هاي کم جرم با باد کردن خود وارد مرحله يي شده که در آن، ستاره تبديل به يک غول سرخ مي شود و ستاره هاي متوسط يا پرجرم تبديل به ابرغول سرخ مي شوند. شعاع يک ستاره متوسط در اواخر عمرش تا چندصد برابر شعاع دوران جواني اش منبسط مي شود.ستاره هاي کم جرم به آرامي و طي هزاران سال مي ميرند و لايه هاي خارجي خود را در فضا پخش مي کنند، اما روند مرگ ستاره هاي متوسط يا بزرگ بسيار مهيج و شگفت انگيز است. اکنون به بررسي چگونگي مرگ يک ستاره متوسط مي پردازيم. مصداق ما از يک ستاره متوسط، ستاره يي با جرم بين 4/1 تا 3 برابر جرم خورشيد است. ستاره هاي متوسط سريع تر از ستاره هاي کوچکي همانند خورشيد عمرشان به پايان مي رسد زيرا به دليل زياد بودن جرم، فشار هم در مرکز آنها بيشتر است و اين امر موجب سوخت سازي سريع تر در هسته مي شود.يک ستاره متوسط را فرض کنيد، اين ستاره طي چند ميليارد سال سوخت خود را به اتمام مي رساند. زماني که شايد تنها يک دهم از کل عمرش باقي مانده است شروع به منبسط شدن مي کند. اين انبساط نشان از پايان يافتن عناصر سبکي همچون هيدروژن در هسته ستاره است. اکنون زمان سوختن عناصر توليد شده و تبديل دوباره آنها به عناصر سنگين تر است. اين روند ممکن است تا توليد عنصر آهن به طول انجامد. اما زماني که اين ستاره متوسط، جرم کافي براي سوزاندن آخرين عنصر تشکيل شده را ندارد، چه اتفاقي رخ مي دهد؟مسلماً در چنين لحظه يي به دليل نبود ماده کافي براي هم جوشي هسته يي، سوخت و ساز کلي ستاره از حرکت بازمي ايستد و اين آخرين لحظه از عمر ستاره خواهد بود زيرا اکنون زماني است که ستاره از تعادل فشاري خارج شده است. مواد تشکيل دهنده ستاره، نيروي گرانش خود را به سمت مرکز دارند اما به دليل متوقف شدن سوخت و ساز دروني، ديگر نيرويي از طرف مرکز به سمت خارج اعمال نمي شود. حال اين ستاره در کسري از ثانيه به دليل ناپايداري با انفجار عظيمي به زندگي خود پايان مي دهد و اکثر مواد آن به سمت مرکز و روي هسته فرو مي ريزند. اين انفجار عظيم، ميلياردها برابر يک ستاره عادي درخشان مي شود، يعني آنچنان قوي است که اگر از بيرون کهکشان به اين پديده بنگريم، محل آن از ديگر نقاط کهکشان کاملاً درخشان تر و نمايان است. به چنين پديده قوي کيهاني که نشان از پايان يافتن زندگي ستاره يي با جرم چند برابر جرم خورشيد است، انفجار ابرنواختر گويند. اما بعد از انفجار ابرنواختر چه چيزي از ستاره باقي مي ماند؟بازمانده ابرنواختر، يک هسته به شدت چگال به نام ستاره نوتروني است. از آن ستاره که شايد چندين برابر خورشيد قطر داشت اکنون هسته يي تنها در اندازه 30 کيلومتر باقي مانده است. در واقع بيشتر جرم ستاره يي به آن بزرگي، تنها در همين هسته نوتروني فشرده شده است. جرم چنين بازمانده بسيار کوچکي بين 5/1 تا 3 برابر جرم خورشيد است. اين هسته آنقدر فشرده است که اتم بر سطح آن وجود ندارد بلکه پروتون ها با بار مثبت و الکترون ها با بار منفي تبديل به نوترون هاي خنثي مي شوند و سپس نوترون ها در کنار يکديگر بدون فاصله قرار مي گيرند. يک قاشق غذاخوري از ماده سطح ستاره نوتروني برابر ميليون ها تن وزن دارد. دليل اين سنگيني تنها ساختار نوتروني و فشرده آن است.براي درک بهتر، اگر هسته اتم (پروتون ها و نوترون ها) را در اندازه يک پرتقال فرض کنيم و اين پرتقال را در وسط يک ورزشگاه فوتبال بگذاريم الکترون ها در اطراف ورزشگاه در حال دور زدن هسته هستند. با اين مثال متوجه مي شويم که بيشتر فضاي يک اتم، خالي است. اما در ستاره نوتروني، نوترون ها بدون فاصله در کنار يکديگر واقع شده اند. به اين ترتيب مي توانيد يک ورزشگاه پر از پرتقال را فرض کنيد. دقيقاً به همين دليل است که يک قاشق از ماده سطحي ستاره نوتروني به اين شدت فشرده و سنگين است.لايه هاي خارجي ستاره يي که بر اثر انفجار ابرنواختري، آخرين لحظه عمر خود را به نمايش گذاشته است معمولاً با سرعتي حدود 15 هزار کيلومتر بر ثانيه در فضا پخش مي شود و سحابي گازي زيبايي را تشکيل مي دهد. به سحابي تشکيل شده از چنين انفجارهاي قدرتمندي، بازمانده هاي ابرنواختر مي گويند.

۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

شروع ترم پاییز 88

انجمن نجوم آسمان پرستاره ، با برگزاری اولین جلسه کلاس های نجوم مقدماتی و نجوم عمومی روز گذشته 01/08/88 آموزش ترم پاییز خود را آغاز نمود. محل تشکیل کلاسها مدرسه راهنمایی رسالت واقع در خیابان فرهنگ بوده و زمان کلاس نیز روزهای جمعه هر هفته برای نجوم مقدماتی از ساعت 10 الی 12 و کلاس نجوم عمومی از ساعت 13 الی 15 می باشد. اعضای کلاس نجوم عمومی متشکل از کسانی است که یا ترم تابستان در کلاس نجوم مقدماتی انجمن حضور داشته اند و یا قبلا مطالعاتی در زمینه نجوم مقدماتی داشته اند. اما کلاس نجوم مقدماتی از دوستان جدید انجمن هستد. مدرس کلاس آقای ناظری با تدریس پرشور خود سعی در مشارکت دادن اعضا در گفتگوی کلاس ها داشتند .ایشان برای تشویق دانش پژوهان به پرسیدن سوال ، جمله جالبی از قول استاد سابق خود نقل نمودند به این مضمون که : هیچ سوالی احمقانه نیست اما پاسخ آن ممکن است احمقانه باشد. در ضمن بزودی کلس عکاسی نجومی نیز دایرخواهد شد.

۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

آیا می دانید؟

نورانی ترین ستاره ثابت "شعرای یمانی" یا ستاره "سیروس" نام دارد. واژه سیروس ریشه یونانی دارد و به معنی "تابان" است. فقط ستاره های خیلی درخشان نام های خاص دارند. برای نام گذاری بقیه ستاره ها از حروف الفبای یونانی استفاده می شود. به این ترتیب که نورانی ترین ستاره یک صورت فلکی را با نخستین حرف یعنی آلفا و دومین ستاره پرنور را با حرف دوم یعنی بتا و سومین ستاره پرنور را با سومین حرف یعنی گاما و به همین ترتیب تا آخر.... نام گذاری می کنند.

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

رصد شبانه در بام شهرساری

باشگاه نجومی آسمان پرستاره با همکاری شهرکتاب ساری ، اقدام به برگزاری رصد شبانه در تاریخ پنجشنبه شب 23/07/88 نمود. این مراسم ساعت 10 شب در محل بام شهر ساری در نزدیکی روستای خارکش انجام شد و بیش از صد نفر در این مراسم حضور یافتند. در طی این مراسم ، گروه با همراه داشتن یک تلسکوپ 12 اینچی دابسونی ودو تلسکوپ نیوتنی 8 اینچ و 6 اینچ و دو دوربین دوچشمی به رصد اجرام آسمانی پرداخت و توانست سیاره مشتری – کهکشان آندرومدا – سحابی جبار – خوشه ستاره ای پروین و خوشه ستاره ای ام 13 را رصد نموده و ستاره قطبی و صورت های مختلف فلکی را در آسمان شناسایی نماید. گروه تا ساعت 2 بامداد به کار خود ادامه داد و با نوید انجام رصد شبانه بعدی در تاریخ 16/08/88 به منظور رصد واقعه افتادن سایه تیتان روی سیاره زحل به کار خود خاتمه داد.

۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

کشف دو سياهچاله در حال برخورد

رصدخانه پرتو ايکس چاندرا موفق به کشف دو سياهچاله شده است که در حال ترکيب بوده و در فاصله سه هزار سال نوري از يکديگر قرار دارند. سياهچاله هاي در حال برخورد نسبت به اجرام ثابت کيهاني بيشتر مورد توجه دانشمندان قرار دارند. اطلاعات جديد تلسکوپ پرتو ايکس چاندرا با ترکيب با تصاوير تلسکوپ هابل موفق شده است تصويري درخشان را از دو سياهچاله در حال برخورد ارائه کند. اين دو سياهچاله در فاصله سه هزار سال نوري از يکديگر در منظومه NGC6240 قرار داشته و پس از 30 سال رقص کيهاني به صورت مدور به يکديگر نزديک تر شده و در حدود ده ها يا صدها ميليون سال ديگر با يکديگر ترکيب خواهند شد. به گزارش مهر دانشمندان معتقدند اين جفت از سياهچاله هاي عظيم مي توانند به توضيح رفتارهاي غريب ابرسياهچاله ها که طي شکل گيري يا ترکيب کهکشان ها و برخوردهاي کيهاني شکل مي گيرند، کمک کند. در مرکز بسياري از کهکشان ها از جمله کهکشان راه شيري ابرسياهچاله يي قرار گرفته است که دانشمندان اشتياق زيادي در بررسي خصوصيات و ساختار اين پديده هاي ناشناخته از خود نشان مي دهند. عکس : منظومه NGC 6240

۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

ناسا در جستجوی آب در ماه

سازمان فضایی آمریكا(ناسا)، در اوایل وقت روز جمعه ماه را هدف قرار داده و موشك خود را در گودال قطب جنوب ماه منفجر كرد.
هدف ناسا از پرتاب این موشك یافتن آب در سطح كره ماه است. دانشمندان امیدوارند با بررسی تصاویر ماهواره ای لحظه برخورد این موشك به كره ماه و تكه های جدا شده از این موشك بتوانند، اطلاعاتی درباره وجود آب در این كره كسب كنند.

۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

حلقه جدید زحل کشف شد

پس از صدها رصد، ستاره‌شناسان یک حلقه دیگر را دور زحل شناسایی کردند.
به گفته آزمایشگاه پیشرانه جت (Jet Propulsion Laboratory) این حلقه که به تازگی کشف شده، به سختی قابل مشاهده است، اما فوبه (Phoebe)، یکی از مشهورترین قمرهای زحل را در خود جای داده که مدت‌هاست شناسایی شده است.این آزمایشگاه از تلسکوپ فضایی اشپیتزر (Spitzer) برای شناسایی این حلقه استفاده می کند.
آزمایشگاه در بیانیه‌ای اعلام کرد، لنزهای مادون قرمز اشپیتزر برای آنکه تصویری از آرایه ذرات یخ و غبار در این حلقه را بگیرد، دردسر زیادی را متقبل شده است. این حلقه را نمی‌توان با تلسکوپ‌های نوری مشاهده کرد، زیرا دمای آن فوق‌العاده پایین (منفی 193 درجه سلسیوس) و فاصله آن با خورشید زیاد است.
در گزارش آمده است که این حلقه 27 درجه از حلقه اصلی فاصله دارد. این آزمایش اعلام کرد، این حلقه از حدود شش میلیون کیلومتری سیاره آغاز شده و تا حدود 12 میلیون کیلومتری به سوی خارج امتداد دارد. این حلقه به شدت کلفت است، و حدودا 20 برابر قطر زحل است.
نقل از همشهری

۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

تصاوير هابل از کهکشاني که فوت مي کند

تلسکوپ فضايي «هابل» تصاويري ديدني را از کهکشاني واقع در فاصله 60 ميليون سال نوري زمين تهيه کرده است که گاز را با فشار بسيار زياد به فضاي اطراف خود فوت مي کند. اين کهکشان مارپيچ که NGC4522 نام دارد و در 60 ميليون سال نوري از زمين واقع شده است، همراه با خوشه کهکشاني «سنبله» با سرعت 10 ميليون کيلومتر بر ساعت (در حدود دو هزار و 800 کيلومتر بر ثانيه) حرکت مي کند. سرعت بالاي NGC4522 موجب شده است باد و گاز به سرعت از اين کهکشان به خوشه کهکشاني پخش شود. «فشار رم» يک نيروي خاص است. اين نيرو زماني ايجاد مي شود که چيزي از طريق يک جريان سيال حرکت کند. اين نيرو در کهکشان هايي که در نزديکي مرکز خوشه کهکشاني مي چرخند، نيز وجود دارد و موجب مي شود باد و گاز از داخل کهکشان به فضاي اطراف دميده شود. تلسکوپ فضايي هابل توانسته است تصاوير شگفت انگيزي را از تشکيل خوشه هاي جديد ستاره يي در داخل گازي که به اين ترتيب از کهکشان پرتاب مي شوند، تهيه کند. اين تصاوير از NGC4522 مي توانند اطلاعات جديدي را در خصوص اثرات «فشار رم» در تشکيل حلقه گاز و گرد و غبار اطراف کهکشان ها ارائه کند.
از روزنامه اعتماد

۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

کرم چاله 3

کجا دنبال کرمچاله بگردیم؟ گفتیم کرم چاله جایی است که فضا و زمان در هم پیچیده است و گفتیم علت خمیدگی فضا ، ماده است پس یک نتیجه گیری ساده: باید در نواحی بسیار بسیار چگال دنبال کرمچاله بود. خوب نواحی بسیار بسیار چگال یعنی کجا ؟ یخچال منزلتان ؟ نه بابا ، این چه حرفیه! یک امکان وجود این نواحی بسیار چگال مربوط به تحول ستاره ها است. ستاره ها دور تکاملی را طی می کنند یعنی متولد می شوند ، میلیون ها یا میلیاردها سال زندگی می کنند و سر انجام می میرند. خیلی از ستاره ها موقع مردن در خودشان فرو می ریزند یا می رمبند. اگر ستاره ای به قدر کافی پرجرم باشد رمبش آن می تواند تا حدی پیش برود که ارتباط ستاره با عالم قطع شود. رمبش یک ستاره به طور مستمر ادامه می یابد اما وقتی شعاع به حد معینی یعنی شعاع گرانشی برسد ستاره به شکل یک سیاهچاله در فضا در خواهد آمد. البته رمبش در اینجا متوقف نمی شود بلکه آنقدر ادامه می یابد تا تمامی ماده ستاره ، یک نقطه را در مرکز سیاهچاله اشغال کند. سطح سیاهچاله را افق رویداد می نامند. این سطح یک طرفه است. اگر واردش بشوید راه گریزی نخواهید داشت چراکه باید سرعتی بیشتر از سرعت نور داشت. سیاهچاله می تواند فضای اطراف اش را به صورت کرمچاله در هم بپیچد. پرفسور هاوکینگ گفته سیاهچاله ها تنها بر اثر رمبش ستاره ها ایحاد نمی شوند بلکه انفجار مهبانگ آغاز خلقت نیز می توانسته منجر به تولید سیاهچاله شده باشد و همین طور هسته کهکشان ها هم از مکان هایی است که احتمال وجود سیاهچاله را دارد.

۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

کرم چاله 2


در پست قبل از تغییر سرعت گذر زمان نسبت به ناظر صحبت کردیم و حال می رویم روی بحث تاثیر گرانش روی فضا و زمان. در نظریه نسبیت عام می خوانیم که فضا و زمان به شدت تحت تاثیر گرانش هستند. گرانش از ماده ناشی می شود پس ماده بر فضا و زمان تاثیر می گذارد. ماده فضا را خمیده می کند و هر چقدر چگالی ماده بیشتر شود ، انحنای فضا هم بیشتر می شود و گذر زمان هم کندتر . حال فرض کنیم چگالی ماده آنقدر زیاد شود که فضا به شدت منحنی شده و به صورت کره در بیاید و گذر زمان آنقدر کند که به صفر برسد. فضایی که به کره منتهی می شود ، فضایی درهم پیچیده و به شکل یک قیف خواهد بود. از قیف که بگذریم هر لحظه فضا در هم پیچیده تر و گذر زمان کندتر می شود تا نهایت وارد کره شویم ، فضایی کاملا درهم پیچیده با گذر زمان صفر. امتداد این کره آغاز تونلی است که در ادامه به تونل دیگری می رسد که تصویر آینه ای این تونل خواهد بود . یعنی با عبور از این تونل آینه ای ، کم کم به دهانه ای قیفی دیگر خواهیم رسید که در ادامه آن ساختار جدید فضا – زمان خواهد بود . به این تونل اصطلاحا کرمچاله می گویند و دلیل اش صرفا به خاطر شباهت اش به تونل کرم ها است. کرم ها با عبور از تونل خاکی خود در امتداد سه بعد جابه جا می شوند و ما با عبور از کرمچاله چهار بعد فضا-زمان را پشت سر خواهیم گذاشت. انیشین می گوید با عبور از کرمچاله سر از عالم دیگری درخواهیم آورد. او می گوید اگر ناظر زمینی شاهد مسافرت ما باشد ، می بیند هم چنانکه ما به ورودی قیف کرمچاله نزدیک می شویم زمان برای ما کند و کندتر می شود تا وارد تونل شویم زمان کاملا برای ما متوقف می شود. اما ما که در حال سفریم درست برعکس هر چه به انحنای بیشتر فضا-زمان یعنی دهانه قیف نزدیکتر شویم عبور زمان را بر بیرون از تونل سریع و سریع تر می بینیم تا جایی که وقتی وارد تونل شویم تمامی آینده عالم از پیش چشمان مان خواهد گذشت. تصورش خیلی دشوار است در تونلی وارد شویم که کل آینده عالم مثل یک فیلم از جلو چشمان مان عبور کند. برای انیشتین هم این مطلب آزاردهنده بود تا اینکه محاسبات اش نشان داد که عبور از کرمچاله غیرممکن است چراکه برای عبور از کرمچاله باید سرعتی بیشتر از سرعت نور داشت.