می دانید فضا منحنی است و تخت نیست . نترسید! راحت راه برید، قرار نیست مثل توپ همه قل بخوریم و تو فضا سرگردون بشیم . در واقع اگر تاثیر ماده و انرژی را بر فضا در نظر نگیریم که در ابعاد زمینی با خیال آسوده می توانیم این فرض را داشته باشیم؛ می توانیم فضا را تخت بدانیم ؛ این جوری خیال مان هم موقع راه رفتن راحت تر است . یعنی اگر ماده و انرژی بر فضا اثر نداشته باشد فضا مثل یک صفحه کاغذ تخت است؛ با این تفاوت که صفحه کاغذ دو بعدی است ولی فضا سه بعد دارد. وقتی فضا تخت باشد هندسه ای که در آن فضا تعریف می شود را هندسه تخت یا به نام نامی اقلیدوس ، هندسه اقلیدوسی می نامیم.
تا اینجا درفضای سه بعدی بودیم ، حالا وقت آن است که از سه بعد فراتر برویم ، ما نسبیت انیشتین را می شناسیم و می دانیم که جناب انیشتین بعد چهارم یعنی زمان را هم وارد میدان کرده است . هندسه فضا – زمان نسبیت خاص هم ، تا زمانی که حضور ماده در آن نادیده فرض شود ؛ تخت است و به آن شبه اقلیدوسی می گویند، خوب چرا اقلیدوسی باز به خاطر نام نامی اقلیدوس و چرا شبه چون اینجا هندسه یک فرق کوچک با هندسه اقلیدوسی دارد چراکه اینجا چهار بعد مطرح می شود و این تفاوتش با هندسه تخت اقلیدوسی است که سه بعد دارد. فضا – زمان چهار بعدی هم ، در نزدیکی زمین و برای دقت های معمولی تخت است. اما اگر پا را از زمین فراتر بگذاریم و به کل عالم و گذشته آن بنگریم یعنی فضا – زمان را در کل بنگریم و همین طور سخاوتمندانه ماده و انرژی را از فضا حذف نکنیم، آن وقت ماده و انرژی موجود در فضا ، تاثیرش را درست و حسابی بر هندسه آن می گذارد . نظریه نسبیت عام این رابطه را مشخص می کند. بر اساس این نظریه ماده ، ساختار هندسی فضا را تعیین می کند. یعنی هر جا ماده حضور بیشتری داشته باشد ، انحنای فضا بیشتر است و شدت میدان گرانش هم بیشتر می شود. میدان گرانش ناشی از ماده، بر رفتار ساعت ها و خط کش ها اثر می گذارد. ساعت ها در میدان گرانش قوی کندتر کار می کنند و خط کش ها کوتاه تر می شوند.
باورتان نمی شود ؛ خط کش های تان را بردارید و اولین تعطیلات سوار فضاپیمای سرعت نور خودتان یشوید ، بروید نزدیک یک ستاره پرجرم وتاثیرگرانش این ستاره را خودتان امتحان کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر بدهید